النا خانم و بابایی حسین
مامان قربونت بشه اینقدر بابایی رو دوست داری.
بابایی ١ ماه بود که رفته بود عراق برای کار شرکت.وقتی از در اومد تو اولش خجالت کشیدی اما غریبی نکردی.بابایی هم چون میدونست گلابی خیلی دوست داری برات خریده بود.البته با کلیییی میوه ی نوبرونه.ایشالله همیشه سلامت باشه و سایه اش رو سر ما باشه.
برات از اربیل یه ست آدیداس خریده که برای پاییز اندازه ات میشه.این دفعه برات آبی سرمه ایی خریده.میگه همش صورتی میپوشی.تنوع بشه برات.خیلی خوشگله.بلوز و گرمکن و کتونی.الان عکسش رو برات میزارم.
نمیدونی چقدر ذوق کرده بودی و همش میدوییدی اینور و اونور و نمک میریختی. ممه ات رو هم میکندی میدادی بابایی بخوره.کلی از دستت خندیدیم.
توپت رو هم از قصد پرت میکردی زیر مبل تا بری بیاریش!!!
عاشقتم شیطون مامان
اینم عکس النا با بابایی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی