النا النا ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

النای خوشگل من و بابا سعید

سومین محرم النا

1390/9/14 17:27
نویسنده : مونا اسکویی
2,640 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

 

سلام عزیز دل مامان

امسال سومین محرمیه که تو خوشگل مامان پیش ما هستی.

محرم 88 برای ما فراموش نشدنیه عزیز دلم. چون شما بیمارستان بودی و همه برای تو دعا میکردن.هممون دست به دعا بودیم که شما 10 گرم اضافه کنی و سالم باشی. بتونی شیرت رو تحمل کنی و دیگه بالا نیاری!!

خیلی بهمون سخت گذشت.شب تاسوعا رفتیم سر حلیم آقای شهسواری که مثل همیشه حلیم هم بزنیم و نیت کنیم.

من سر حلیم کلی اشک ریختم و زیارت عاشورا و دعای توسل خوندم.همه ی اونا هم برات دعا کردن.

تازه شدی بودی 1200 و ما از خدا میخواستیم که کمکت کنه و تو زودتر وزن بگیری و بیای خونه پیشمون.

 

 

 

 

قابل توجه دوستان محترم

این پمپرز صفر میباشدچشمک

 

 

 

 

 

روز عاشورا هم آجیل مشکل گشا رو گذاشتیم توی بسته ی مواد غذایی خشک و بابا سعید برد داد به رفتگر های مهربون.

شب شام غریبان هم رفتیم بازار تهران و شیر کاکائو ی داغ با کیک دادیم.

خدا خیلی دوستمون داره که مواظب تو بوده و تو رو به ما هدیه داده.

من و بابا سعید همیشه از خدای بزرگ و مهربون میخوایم که خودش نگهدار همه ی نی نی ها و تو باشه.شما فرشته های پاک خدا هستین.

پارسال با هم رفتیم عزاداری و همه تمام نذرهایی که برای تو کرده بودن رو ادا کردن . دست همگی درد نکنه .ما از داشتن چنین خانواده ی مهربون و دوستای دوست داشتنیمون خیلی خوشحالیم.

 

 

 

اما امسال

بابا سعید حسابی مریض شده.تب و لرز شدید.هنوز درست و حسابی نرفتیم عزاداری.حتما" عکس های امسالت رو برات میزارم عزیز دلم.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (29)

لیلا ( مامان شارینا و عرشیا )
14 آذر 90 19:20
انشاالله النای گلم 120 سال زیر سایه پدر و مادر گلش صحیح و سلامت زندگی کنه و قدر این پدر و مادر رو بدونه که اینهمه براش زحمت کشیدن مونا جون واقعا دستت درد نکنه و آفرین به تو مامان صبور و قوی


ممنونمممممممممممم لیلای مهربونمممم.
همه ی مامان و بابا ها برای نی نی هاشون زحمت میکشن.تو هم برای دوقلوها دست تنها کلی زحمت کشیدی.میبوسمت عزیزم.
مامان زهرا نازنازی
14 آذر 90 19:33
الهی همیشه سلامت باشید

عزاداری هاتون قبول باشه


ممنونم عزیزم.التماس دعا
مامان مانی جون
14 آذر 90 20:00
وای خدای من چقد کوچولو بودی النا جونم
مامان
امسال عید بود که مامان منا بهم توصیه کرد که مسافرت نرم و صبر کنم تا نی نیم(مانی جون)به دنیا بیاد
اون موقع بود که بهت سر زدم و دیدم که خدا چقد بزرگ بوده که تو رو سالم نگه داشته
الهی شکر که سلامتی


ممنونم مهربونم.خوشحالم برات.بوسسسسسس
ص
14 آذر 90 22:03
سلام بادیدن وبتون انرژی مثبت گرفتم.ممنون میشم به منم بگین چطور عکسای خودتون رو میذارین تو وبتون؟


ممنونم عزیزم.
عکس های خودم رو با سایت های دیگه آپلود میکنم.
نوشین
15 آذر 90 2:34
وای خدا چقدر چوچولو بوده...ایشالا عمری پربار داشته باشه و همیشه سالم
راستش نمیدونم چرا نظراتم واستون نیومده حتما من اشتباه فرستادم...
شما که اینقدر قلبتون پاک بوده که خدا النا جونو بهتون بخشیده تو رو خدا تو این شبا منم دعا کنید


ممنونم عزیزم
من همیشه برای اونایی که نی نی میخوان کلی دعا میکنم.
مامان مانی جون
15 آذر 90 18:50
ممنونم
سمیه : مامان مسیح مقدس
15 آذر 90 22:14
سلااااام عزیز خاله....خوبی النا جوووونم....
مامان گلت خوبه ؟
الهی قربونت برم خاااله...چه ریزه میزه بودی...
الهی شکر که حالا سالم و تپل مپل پیش مامان و بابا دلبری میکنی....
راستی خاله جون من واسه پست تولدت اولین نفری بودم که اون شب کامنت گذاشتم اما الان نمی بینمش کامنتم رو ...
جریان چیه ؟ یعنی کامنت تبریک من بهتون نرسید ؟



سلام عزیزممممممممم
ممنونم از لطفت مهربونم
نه عزیزم
خیلی از کامنت ها نرسیده
دلیلش رو نمیدونم
هر چی کامنت داشتم تایید کردم
تو و مسیح پاکم رو میبوسم
مامان آریان جون
16 آذر 90 1:52
واااای چقدر کوچیک بودی عسلم
مامانی حتما خیلی شخت بوده.خدا قوت
عزاداریتون قبول


ممنونم مهربونم
بوسسسسسسسسسس
مامان الینا
16 آذر 90 3:15
سلام اخی بیمارستان خیلی بده من هم تجربه کردم انشا الله دیگه هیچ وقت مریض نشه وب جالبی دارید به ما هم سر بزنید خوشحال میشیم


آره عزیزم
خیلی بد بود
ممنونم که به ما سر زدین
سميه
16 آذر 90 10:09
عزيزم..........مرسي از كامنتت.....آدرس دكتر و اسمش رو برام بذار.........من تقريبآ همه دكترهاي تهران فوق تخصص هاي گوارش بردمش.......ممنون ميشم........
mamani helena
16 آذر 90 17:29
salam azize khale vay ki bavaresh mishe elenaye kocholo alan mese mah shode bashe .enshala baba sayeid ham zodtar khob beshe doset daram elena joon


ممنونم مهربونم.بوسسسسسسسسسس
مامان نیکا
18 آذر 90 2:57
سلام خداون خودش نگه داره النا جون و همه نی نی ها باشه


ممنونم عزیزم.بوسسسسسسسسسسسسس
مامان کسری
18 آذر 90 5:37
سلام خوبی مامان النا؟واااااااااااای چقدر ریز بوده النا جون ولی الان ماشالله هزارماشالله بزرگ شده وخوشگل وخانوم!!!!!!
به وب کسرای منم یه سری بزنیدوممنون عزیزم!!!


ممنونم مهربونم
خدا کسری عزیز رو هم برای شما نگه داره
باشه عزیزم
حتما"
مامان ماهان
19 آذر 90 8:19
واااااااااااااااااااااای چقدر کوچولو بوده عزیزم الهی که دیگه هیچ وقت مریض نشه بوووووووووووووس برای النا ملوسه
مامان ماهان
19 آذر 90 8:19
خصوصی داری
lمامانی ارمان
19 آذر 90 8:23
سلام ایشاله دخمل خوشگل ونازتون120سال زیرسایه مامان وباباوامام حسین شاد وسرحال زندگی کنه
مامان ماهان
19 آذر 90 8:24
میری تو ویرایش قالب کد رو کپی میکنی بعد تو امکانات جانبی یا هر جای دیگه که خواستی paste رو میزنی باز اگه مشکلی بود بهم بگو ممنونم


ممنونم عزیزم.بوسسسسسسسسسسسسس
مامان ساغر
19 آذر 90 14:39
مونا جونم اشکم دراومد. یاد اون زمان افتادم و یادمه هرجا و همش برای النا دعا میکردم. خداروشکر که این نعمت بزرگ رو بهتون داد


آره مریم جونم.یادته؟
بوسسسسسسسسسسس برای تو و ساغر جونم
مامان شینا
19 آذر 90 16:03
ایشالا همیشه سالم باشه رمز نداشتم
محمدحسین عشق جاودان
19 آذر 90 17:48
سلام .عزادارياتون قبول باشه .التماس دعا .خاله جوني نذرتون هم قبول باشه الهي هميشه تنتون سالم باشه و لبتون خندون .راستي من رمز ندارم دلم مي خواد بيام تو عکس خوشکلاتون رو ببينم


بوس برای خاله ی مهربون و محمد حسین عزیزم
مامان ماهان
20 آذر 90 8:07
دوست جونم سلام بعد از کپی کردن باید تو رو تو قالبت بگذاری اونجا سیو میشه
یعنی بعد از پیوندهات میزاری و paste رو میزنی بعد گزینه ثبت قالب رو کلیک میکنی حالا کار تمومه


ممنونم مهربونم.بوسسسسسسسس
مامان زینب
21 آذر 90 9:46
وای خدااا
یاد تولد زینب افتادم



آره عزیزم.ایشالله همیشه شاد و سالم باشن همه ی نی نی ها.
مامان ستاره
21 آذر 90 22:24
وجود پر برکت این جوجوها خودش معجزه است ولی النا به حق یه معجزه خلقته. هنوز تو شوک هستم که دخترت 950 گرم بوده. خدایا شکرت که دل مامانش رو شاد کردی.
راستی چند ماهه بود؟


6 ماه و نیمه بودم خاله جونم
مامان ستاره
21 آذر 90 22:25
راستی بالاخره پیداتون کردم. منظورم آدرس وبلاگه


خوب خدا رو شکر
مامان امیر علی
22 آذر 90 1:01
ایشاله همیشه شاد و سلامت باشین .عزیزم خوشحال می شم به کد 120 برای امیر علی من هم رای بدین جهت شرکت در مسابقه جشنواره یک سالگی نی نی وبلاگ .مرسی


ممنونم عزیزم
عاطفه مامان آوا خانم ناز نازی
22 آذر 90 1:49
آخی النا جون عجب فنچ کوچولویی بودی. خانم کوچولو ... کوچول موچولو! اما خدا رو شکر همه اون روزها تمام شد و الان حسابی لیدی شدی. اون کاپشن چرمت خیلی بهت میاد


ههههههههههه
ممنونم خاله عاطفه ی مهربونم
mamane radin
22 آذر 90 12:18
سلام مونا جون .خوبید؟ ممنون که پیشمون اومدید. خوشحالم که مطالب براتون جالب بود.النای ناز و ببوسید. با کمال میل لینکتون میکنم. گلم به وبلاگ اصلی رادین هم سر بزنید


ممنونم عزیزم.حتما"
مامان آروین
22 آذر 90 14:11
النا جون ایشالا زیر سایه پدر و مادر عزیزت شاد و سلامت باشی نذرتونم قبول باشه التماس دعا


ممنونم عزیزم.میبوسمتون
فرانک مامان النا
19 دی 90 14:22
یاد النای خودم افتادم که چقدر ریزه میزه بود .. خدا بخواد ... خدا خواست و از اون موقع سه سال گذشته و دختر نازت تو آغوش پر مهر تو و پدرش داره بزرگ میشه ... به ما هم سر بزن