النا النا ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

النای خوشگل من و بابا سعید

خونه ی مادر

1390/4/18 20:34
نویسنده : مونا اسکویی
746 بازدید
اشتراک گذاری

پریشب رفتیم خونه ی مادر و با هم شام رفتیم بیرون.برات غذا برده بودم تو هم همش رو خوردی.بعدش رفتیم پارک .مادر و بابا سعید روی صندلی نشستن و من و تو رفتیم تاب بازی و سرسره سواری.

اینم یه عکس از النا خانم در حال تاب بازی.

 

 

بعدش رفتیم بستنی خوردیم و نون و گردو تازه خریدیم و رفتیم خونه ی مادر.

مادر داشت نماز میخوند که تو بازم شروع کردی! شال من رو سرت کردی و نماز خوندی.

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

مامان ماهان
18 تیر 90 23:09
ای جونم چه جیگری شده
مامان ساغر
19 تیر 90 8:45
جوووووووووووووونم فدای اون نماز خوندنت. این مامان مونا رو بگو چیکارش کنم که نیاوردت ببینمت
آرتین خان
19 تیر 90 20:05
خوش به حال النا جون باباش چه هدیه خوشگلی براش آورده
مامان زهرا نازنازی
19 تیر 90 20:10
خدا حفظشون کنه
مامان مسیح
20 تیر 90 4:13
سلااااام....به النا جوونم و مامان خوبش ... خوبین ؟ چه خبراااااا خونه مادر جون ؟ خوش ذشته دخمل ناناز ...؟ ای جونم با اون نماز خوندت عززززززیزم... بووووووس
مامان ثنا
20 تیر 90 18:07
سلام
ایشالا همیشه به سفر
النای نمازخونو بجای من ببوس


ممنونم عزیزم
بوسسسسسسسسس
محمدحسین عشق جاودان
20 تیر 90 19:36
سلام .عزيزدلم خوبين خوشين .به به ماماني از خاطرات قشنگتون برامون بگو .چه دخمل نازي شده عروسک خاله .خدا ماماني رو براتون حفظ کنه .خوب خوش سلامت باشين


سلام مهربونم
ممنونم خیلی خوب بود.جاتون خیلی خالی!
عزیز خاله رو ببوس
بوسسسسسسسسس
malusak
21 تیر 90 1:46
سلام عزیزم وبلاگ خوبی داری مایل به تبادل لینک با وبلاگتم اگه موافقی آدرس منو با اسم ♥ ملوسک لیدی ♥ لینک کن www.malusak-lady.blogveb.com بعد بهم بگو تو رو با چه اسمی لینک کنم موفق باشی
مامان فرشته
21 تیر 90 13:24
موناااااااااااااااااااااااااااا کشتمتتتتتتتتتتتتتتتتت نظرات من کوووووووووووووووووووووووووو؟ من اینجا دو تا نظر و برای پست قبلی یه نظر گذاشتم چی شدههههههههههههههههههههههههه جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ دادددددددددددددددددددددددددددد هوارررررررررررررررررررررررررر به دادم برسیدددددددددددددددددددد
مریم مامان درسا
22 تیر 90 2:44
سلام النا خانم خوشکل قربونت برم من چه خوشتیپ شدی بلا... بوسسس
مامان آتین
22 تیر 90 14:24
ای جانممممممم چه بانمک شدی با اون شال سرت بوووووووس
مامان ماهان
23 تیر 90 0:43
سلام گلم خوبییییییییییییی
پریا
23 تیر 90 23:37
سلام مونا جون خوبی؟ رسیدنتون بخیر ...خوشحالم که بهتون خوش گذشته و دختر گلمون هم سرحال و ماشالله از همیشه خوشگلتر ... مدتی ازت بیخبر بودم ..خوشحالم که اینجا هست . منم خوبم عزیزم و مثل روزهای قبل دارم میگذرونم ..انشاالله بعد از سونو ان تی با خبرای خوب بیام ...بازم برام دعا کن که همچنان تو استرسم !!! النای نازنینم رو با مامانش می بوسم به همه سلام برسون
مامان فرشته
24 تیر 90 2:07
سلامممممممم مونا جونممممممممممم کجاییییییییییییییی؟ دلم تنگ شده بوسسسسسسسسسسس
مامان آنیسا
24 تیر 90 2:47
سلام عزیزم من وآنیسا همیشه به یاد دوستان خوبمون هستیم خوشحالم که بهتون خوش گذشته النا جونو حتما ببوس
مامان آنیسا
24 تیر 90 2:48
سلام عزیزم من وآنیسا همیشه به یاد دوستان خوبمون هستیم
سيدمهدي
30 تیر 90 8:13
سلام. عكسهاي جالبي بود . مخصوصا عكسي مادربزرگ نوه قشنگش رو بغل كرده . خدا حفظش كنه از طرف من حتما دستاي مادر بزرگ رو ببوس حتما حتما. خدا حفظش كنه