النا النا ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

النای خوشگل من و بابا سعید

بالاخره ما برگشتیم

1390/4/18 20:13
نویسنده : مونا اسکویی
592 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به عزیز دل من و بابا سعید

خیلی وقته برات مطلب نذاشتم و ازت معذرت میخوام.

من و بابا سعید رفتیم مسافرت و برگشتیم.خیلی بهمون خوش گذشت اما اگر تو بودی خیلی بیشتر بهمون خوش میگذشت.

اما در عوض کلی چیزای خوشگل برات خریدم.یه جورایی برای ٢ سال دیگه لباس نمیخوای!!

پیش مانی نسرین خیلی بهت خوش گذشته بود.اما از وقتی که برگشتیم خونه تو یهو میپری بغلم و محکم من و بغل میکنی.دیگه کاملا" متوجه میشی عزیز دل مامان.

وقتی تو رو گذاشتیم خونه ی مانی من خوابوندمت بعد رفتیم و ٦ روز بعد وقتی از خواب بیدار شدی من و بابا سعید پیشت بودیم.

الان چند روزه که برگشتیم و من کلی کار داشتم و نتونستم مطلب جدیدی برات بنویسم.

تو اون چند روزه که نبودیم مانی کلی ازت عکس انداخته اما دایی محمد رفته شیراز و گوشی مانی رو با خودش برده.پس هر وقت برگشت برات اون عکس ها رو میزارم.

اینم یه عکس داغ داغ از النا خانم.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان ماهان
18 تیر 90 23:08
خانمی خوشحالم که بهت خوش گذشته
چه ژست نازی گرفته ناز نازی من بوسسسسسسسسسس


ممنونم عزیزم
بوسسسسسسسس
helia & sara
20 تیر 90 10:08
سلام خانومی
رسیدن به خیر
خوش گذشته انشااله بهتون دیگه
مخصوصا" اینکه النا جونم هم نبوده دیگه همش شاپینگ دیگه
خوشبحال النا جونم
بوسسسسس ایشالا ایندفعه با النا جونم بری


سلام مهربونم
جاتون خالی خیلی خوب بود.
خیلی خوشبحال النا شد! ایشالله بزرگ بشه با هم میریم.
بوسسسسسسسسسس
محمدحسین عشق جاودان
20 تیر 90 19:38
خاله قربونت اون ژست قشنگنت بشه روي ماهتو رو مي بوسم


ممنونم خاله ی مهربون
بوسسسسسسسسسس
آوين
21 تیر 90 0:27
سلام سفر خوش گذشت اميدوارم هميشه در كنار هم خوش باشيد


سلام
ممنونم از لطفت مهربونم
بوسسسسسسسسسس
مامان یکتا
21 تیر 90 17:14
سلام عزیز خاله چه طوره خوشحالم که مسافرت خوش گذشت ولی بی معرفت چه ور دلت اومد عزیز خاله را با خود نبری ؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان آتین
22 تیر 90 14:22
سلام عزیزم خوبی؟ رسیدن بخیر خوشحالم بهتون خوش گذشته حالا کجا رفته بودین؟؟ النا خوشگله رو ببوس
مامان آروین
23 تیر 90 16:11
سلام رسیدن به خیر ایشالا همیشه خوش باشید صورت ماه النا جونو از طرف ما ببوسش