النا النا ، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

النای خوشگل من و بابا سعید

امان از دست این دندونای النا

1390/1/6 22:26
نویسنده : مونا اسکویی
587 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامان

این دندونات خیلی اذیتت کردن . منم که خیلی اذیت شدم.

پریشب که عمه آزی اینجا بود اصلا" نخوابیدی و تا ۷ صبح اشک ریختی.منم بهت استامینوفن دادم. خیلی بی قراری میکردی.

niniweblog.com

دیشب هم رفته بودیم خونه ی خاله محبوبه.آخه دعوتمون کرده بود.دایی مهدی و خاله سحر رو پاگشا کرده بود. تو هم از وقتی رسیدیم اشک ریختی

niniweblog.com

همش درد دندونت بود.

رونیکا هم اونجا بود.بعدش که یکم حالت جا اومد با نی نی بازی کردی.کلی نازش میکردی.شام هم من بهت پلو با مرغ دادم.گرسنه بودی خوب خوردی! آخه چند روزه خوب غذا نمیخوری!

دایی محمد هم که دسته گل به آب داده بود.بابا سعید و بابایی امروز رفتن درستش کردن.کلی پول دادن تا ماشین آزاد شد!

الانم بعد از کلی گریه تو بغل بابا سعید خوابت برد.

niniweblog.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان مانی
7 فروردین 90 0:57
سلام ممنون از لطفت امیدوارم شما هم سال خوبی داشته باشی النا نازت هم زود و راحت دندون هاش در بیاد


ممنونم مامان مانی
بازم پیشمون بیا
بوسسسسسسسسسسسس
سارا
7 فروردین 90 10:42
وای خاله بمیرم درد داری پرهام منم همینجوری ولی چکار کنیم خاله


خدا نکنه خاله جونم
اینم رسم زمونه است دیگه!!!