النا النا ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

النای خوشگل من و بابا سعید

ماجرا های النا و دکتر بهره مند

1389/12/8 17:12
نویسنده : مونا اسکویی
603 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز مامان

دیشب بعد از ۲ ماه خانم دکتر معاینه ات کرد.وای اگه بدونی چیکار کردی!!! آبرومون و بردی!!

همش چسبیده بودی به من و بابا سعید و اشک میریختی!! خیلی کارت زشت بود!!

خانم دکتر نه تونست قدت رو بگیره نه وزنت رو!!!

روسری خانم دکتر و میکشیدی چه جوری!!فقط معاینه کرد که مطمئن بشه که سرما نخوردی!

دیشب بهت گفتم که برات مینویسم تا بعدا" بفهمی که چه بلاهایی سر من و بابا سعید آوردی!!

خوشبختانه خانم دکتر گفت که سرما نخوردی و همش مال دندونته!!!  بهت گفتم که اگه دندونات در بیاد خودم با انبر میکشمشون!!! از بس که ما رو اذیت کردی سر دندونات!!!

 

 

بعدش از دکتر رفتیم خونه مامانی افسانه که ببینیمش. ارنیکا و آروین هم بودن! تو خیلی شیطونی کردی! همش چیزایی که دست ارنیکا بود میخواستی!! همش هم با جیغ و به زور ازش میگرفتی!!!

 

عمه طاهره اینا با کریم اونجا بودن! حسابی آبروریزی کردی! همش جیغ میزدی و شیر هم نمیخوردی!!

حسابی از دستت حرص خوردم!

همین که نشستیم تو ماشین خوابیدی! از بس خسته بودی !!

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان زهرا نازنازی
9 اسفند 89 3:43