النا جونم خانم شده
سلام عزیز دل مامان
بازم خیلی وقته نتونستم برات مطلب جدید بنویسم. چون بازم اومدیم تهران.
نامزدی دایی علی ( پسر عمه ی مامان مونا و پسر خاله ی بابا سعید ) بود.
اما تو یه اسهال عجیب گرفتی و کلی اذیت شدی عسل مامان.
بردمت پیش خانم دکتر بهر ه مند . گفت ویروسه اما برای اینکه من خیالم راحت بشه برات آزمایش کامل نوشت.
ما هم مجبور شدیم برای انجام آزمایشاتت تهران بمونیم.
با بابا سعید رفتیم آزمایشگاه مرکزی که بالاتر از پارک وی . تو خیلی خانم بودی و فقط اولش گریه کردی. بعدش آقاهه که ازت خون میگرفت باهات حرف زد و حواست پرت شد. بعدش با بابا سعید رفتین پارک ملت و کلی بهت خوش گذشت. چون مامان با دوستاش قرار ناهار داشت. و چون از قبل قرار گذاشته بودیم مجبور شدم برم. اونم روبروی پارک ملت بود. رستوران یاس.
بعدش تو و بابا سعید هم اومدین و به به خوردین. بعدش با هم برگشتیم خونه. تو توی راه خوابت برد.رسیدیم خونه هم خوابیدی. سه تایی خوابیدیم تا 7 شب!!
یهو از خواب پریدیم . تند تند حاضر شدیم چون شام خونه ی عمو حبیب و خاله نیلو اینا بودیم.
رفتیم خونشون. خیلی بهت خوش گذشت. کلی با آرتین بازی کردین. خیلی پسر گلیه. برای بار اول بود که تو بهش زور میگفتی عشقم!!
خاله نیلو برات از هند یه دست لباس هندی سوغاتی آورده . ازت عکس انداختم باهاشون. برات بعدا" میزارم.
بابا سعید برگشت اصفهان سر کار و من و تو بازم تنها شدیم. بازم اومدیم خونه ی مامانی نسرین.
مامان قربونت بشه که هنوزم نمیزاری به دستت دست بزنیم و هر چند دقیقه یکبار میگی میسوزههههههههههه. میگی دتر سوزن شد!!
دایی محمد کلی عکسای خوشگل ازت انداخت.
عکسا رو میزارم تو ادامه ی مطلب