النا النا ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

النای خوشگل من و بابا سعید

اندر احوالات این روزها

1390/10/16 14:19
نویسنده : مونا اسکویی
1,220 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان

قربونت که یاد گرفتی میگی دوست یعنی دوست دارم

این روزا کم کم داری کلمات جدید رو تجربه میکنی

اما از این روزا برات بگم

از 4 یا 5 روز پیش شروع کردم به جمع کردن اسباب خونه

دست تنها بودم با یه عالمه کار و خرید

اما تو خیلی دختر خوبی بودی و دقیقا" بر عکس چیزی که فکرش رو میکردم اصلا" اذیتم نکردی. بازیت رو میکردی و به من و اسباب ها کاری نداشتی. خیلی دوست دارم عسللللللللللللللللل مامان

 

خلاصه ریز ریز جمع کردم و شبا که شما میخوابیدین تا صبح ظرف ها رو میبستم چون خطرناک بودن.

دو روز پیش هم دوست مانی اومد کمکم و خونه رو برام گردگیری کرد. چون خونه رو یه جوری جمع کردم که بشه توش زندگی کرد که اگر اومدیم تهران و خواستیم چند روز بمونیم راحت باشیم.

دیروز هم اسباب ها رو بار زدیم توی کامیون. خونه رو حسابی جمع و جور کردم بعد اومدیم بیرون.

دو روز پیش تو با بابا سعید رفتی خونه ی مامانی افسانه اینا. من هم برات غذاهات رو گذاشتم.تا شب اونجا بودی. من هم اومدم اونجا و با هم رفتیم خونه ی مانی نسرین.

شب اونجا موندیم و صبح با بابا سعید رفتیم برای اسباب کشی و تو موندی پیش مانی نسرین.

اسباب ها رفت اصفهان و بابا سعید و بابایی هم رفتن. من و تو نرفتیم چون بابا سعید گفت که اونجا رو میچینن بعد ما بریم که تو اذیت نشی. مرسیییییییییییییییی بابا سعید و بابایی

برای من و تو و مانی هم بلیط هواپیما گرفته برای دوشنبه بعد از ظهر

خبر خوب اینکه اینترنت مون هم وصله چون بابا سعید زودتر درخواست داده بود.

دوست دارم عشقممممممممممممممممم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

هدیه جوووووووووووووووووووون
16 دی 90 18:53
سلام هر کجا هستی باش آسمانت آبی و تمام دلت از غصه ی دنیا خالی
مامان آریان جون
17 دی 90 0:30
به سلامتی
چقدر خوبه که اینترنت تون وصله و ما رو بی خبر نمیذارید
امیدوارم هرجا هستید خوش باشید


ممنونم دوست مهربونم.بوسسسسسسسسسسسس
t & h
17 دی 90 10:54
وای نگو از اسباب کشی که منم دارم
موندم با این بچه شیطون چه کنم
تازه گیها پیش هیچکس هم نمیمونه.خوشبحالت که برای شما تموم شد
@};
انشاا به خیر و سلامتی زندگی جدیدتون را شروع کنید


مرسی عزیزم
ایشالله تو هم براحتی اسباب جمع کنی
مامان امیر علی
17 دی 90 13:43
ماشاله ماشاله
آوين
17 دی 90 13:55
سلام به سلامتي و دل خوش حالا شدي همسايه ما
shima
17 دی 90 23:02
salam azizam mamnoon ke be ma sarzadidomidavaram hameja khobo salamat bashidelena joonam 1 boos gonde az taraf man bokon mamani joonesh
مامان یسنا
18 دی 90 0:34
به سلامتی اصفهان شهر خوبیه یواش یواش عادت میکنین
مامان آرینا
18 دی 90 0:46
سلام به دختر شیرین زبون خاله.خسته نباشی مامانی مهربون.انشاله به سلامتی .
مامان شینا
18 دی 90 1:53
به سلامتی دم بابا سعید گرم این همه به فکرتونه
مامان زینب
18 دی 90 8:38
بابا ای ول به این شوهرت و اسباب ککشیش دمش گررررم ببوس گل پریتو
مامان یسنا
18 دی 90 21:15
افرین دخمل خوب
نازنين
18 دی 90 22:41
آفرين- صد آفرين -هزار و سيصد آفرين دختر خوب و نازنين فرشته روي زمين.به سلامتي خونه جديد مباركه.
mamani helena
20 دی 90 11:39
salam doste khobo nazaniniam enshala ke har ja miri movafagh va shad bashi dokhmale goleto bebos doseton darim
نوشين
20 دی 90 14:43
سلام مونا جون خسته نباشي...ايشالا به سلامتي برين خونه جديد...خوش به حالت اينقدر دلم ميخواد خونمو عوض كنم...اقاي همسر از تنبليش مواافق نيست...
مامان یگانه زهرا
21 دی 90 13:23
انشالله همیشه و همه جا شاد و سلامت باشید
مامان علي خوشتيپ
22 دی 90 10:02
خسته نباشي عزيزم.آفرين به اليناي گلم كه دختر خوبيهمن تو رو دوست
مامان ماهان
22 دی 90 15:30
چه خوش خيال است! فاصله را ميگويم، به خيالش تو را از من دور كرده، غافل از اينكه جاي تو در قلب من محفوظ است.
مامان ماهان
22 دی 90 15:30
الهی هر جا باشی خوش باشی عزیزم
الهام (مامان لنا)
22 دی 90 17:08
سلام مونا جون کجایی پس هنو اسبابکشی تموم نشده دلم واسه قندوعسل تنگ شده ببوس اون جیگر بلای خاله رو
معصومه مامان سهند
22 دی 90 19:05
خوش بحالتون که میرین خونه نووووووووووو الهی که قسمت ما هم بشه، خسته شدم از این وضعیت امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید و خوش و خرم