النا النا ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

النای خوشگل من و بابا سعید

بابا سعید به سلامتی اومد

1390/4/3 16:37
نویسنده : مونا اسکویی
687 بازدید
اشتراک گذاری

خدا رو شکر عزیز دل مامان که با دعاهای تو مهربونم بابا سعید به سلامتی رسید خونه. قربون اون دستای کوچولوت بشم که میبردی بالا و دعا میکردی و بعدش مثل من میزدی به صورتت و مثلا" میگفتی آمین.

همیشه بهت میگم که خدا دعای فرشته هاشو زود زود جواب میده.

قرار بود بابا سعید 10 شب پنج شنبه 2 تیرماه برسه تهران.ما هم ظهر از خونه ی مانی اینا اومدیم خونه ی خودمون.مانی هم اومد کمکمون چون خیلی اسباب داشتیم!

رسیدیم خونه و تو خوابیدی.چند روزه که تو خوب غذا نمیخوری و همش هم مال دندونات.قبل از خواب شیر خوردی و از خواب که بیدار شدی بهت طالبی دادم خوردی اما پوره ی سیب زمینی که خیلی دوست داری نتونستی بخوری!

ساعت 7 شب بود که یهو طوفان شد و یه بارون حسابی اومد.بارون که قطع شد حاضرت کردم و با هم رفتیم بیرون.چه هوایی بود!! عالی!!

 

 

 

برات انبه خریدم و یه دوری زدیم و برگشتیم خونه.تو هم که خیلی ذوق کرده بودی همش کالسکه ات رو به مامان نشون میدادی و میگفتی این چیه؟

برگشتیم خونه و تو کلی بازی کردی تا بابا سعید زنگ زد و گفت پرواز همین الان نشست.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان ماهان
3 تیر 90 17:04
عزیزم چشم و دلت روشن که همسر خوبت برگشت



ممنونم دوست خوبم
بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
مامان فرشته
4 تیر 90 12:40
بوسسسسسسسس


منم بوسسسسسسسسسسسسسس
haleh & termeh
4 تیر 90 18:09
چشمت روشن


ممنونم دوست جونم
بوسسسسسسسسسسسسسسس
helia & Sarah
6 تیر 90 11:15
به سلامتی ایشالا ایندفعه باهم برین