شعر های مورد علاقه ی النا جونم
النای مامان خیلی این شعر ها رو دوست داره
تو حوض خونه ی ما
ماهیهای رنگارنگ
بالا و پایین میرن
با پولکهای قشنگ
کلاغه تا میبینه
کنار حوض میشینه
کمین میگیره
میخواد ماهی بگیره
ماهی ها قایم میشن
به زیر آبها میرن
کلاغ شیطون
میشه زار و پریشون
شاپرکی گفت چی گفت
یواشکی گفت چی گفت
تو گوش من گفت چی گفت
یکی یکی گفت
گفت به گلها دست نزنین
نه نه نه نمیزنیم
غنچه هاشون و نکنین
نه نه نه نمیکنیم
ما غنچه ها رو دوست داریم
تو باغچه پا نمیزاریم
هر جا گلی تشنه باشه
میریم براش آب میاریم
گفت که گلا تو باغچه ها قشنگن
غنچه هاشون کوچیک و رنگارنگن
عروسک نازی من
مونس و همبازی من
شیرش و خورده خوابش میاد
خسته شده لالاش میاد
چشمای نازی داره
مژه ی درازی داره
باز میکنه میبنده
همش به من میخنده
یه روزی آقا خرگوشه
رفت دنبال بچه موشه
موشه پرید تو سوراخ
خرگوشه گفت آخ
وایسا وایسا کارت دارم
من خرگوشم و بی آزارم
بیا از سوراخت بیرون
نمیخواهی مهمون؟
موشه از سوراخ اومد بیرون
یه نگاهی کرد به مهمون
دید که گوشاش درازه
دهنش بازه!!
مادر موشه عاقل بود
زنی باهوش و کامل بود
یه نگاهی کرد به خرگوش
گفت ای بچه موش
نترس نترس اون مهمونه
خیلی خوب و مهربونه
پس برو پیشش سلام کن
بیارش خونه
آهویی دارم خوشگله
فرار کرده ز دستم
دوریش برایم مشکله
کاشکی اونو میبستم
ای خدا چیکار کنم
آهوم و پیدا کنم
آی چه کنم وای چه کنم
کجا اونو پیدا کنم
کاشکی اونو میبستم
کاشکی اونو میبستم
عروسک خوشگل من
بشین کنار دل من
شب شد لالا کن
شب شد لالا کن
دختر ناز و خوب من
نازنین محبوب من
شب شد لالا کن
سر شبی عروسک من
تو دل مامان و بابا
خودش و جا میکنه
میره لالا میکنه
نه دیگه گریه میکنه
نه دیگه دعوا میکنه
نه مثه بچه های بد
داد و غوغا میکنه
عروسک من عسل
خیلی قشنگ و نازه
شیرین مثل قصه
چشاش همیشه بازه
پیراهنه قشنگش ماه و ستاره داره
روی موهاش همیشه
یه شاخه گل میزاره
مثل یه بچه ی خوب
میاد به مهد کودک
مامان براش خریده
یه کیف ناز و کوچک
حرف من و گوش میده
تنها نمیره بیرون
عروسکم قشنگم
دوست دارم فراوون
پیشی پیشی ملوسم
میخوام تو رو ببوسم
پیشی حیا نداری!
چرا وفا نداری؟
ناخون آخر کشیدی
پیراهنم دریدی