النا النا ، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

النای خوشگل من و بابا سعید

یه روز خیلی خیلی بد

1390/1/19 2:31
نویسنده : مونا اسکویی
744 بازدید
اشتراک گذاری

من دیروز اصلا" حالم خوب نبود و تو هم اصلا" دختر خوبی نبودی !!!

بابا سعید کار داشت و صبح زود رفت بیرون.من هم سرما خورده بودم و اصلا" حالم خوب نبود.تو هم یه بند گریه کردی!!!

نی نی وبلاگ هم دیروز قطع بود.نمیدونم چی شده بود.امشب هم خونه ی عمو مهدی و خاله الهام دعوتیم.اگر تونستم از تو و پوریا شیطونه عکس میندازم و میزارم اینجا. 

امشب خونه ی خاله الهام و عمو مهدی بودیم .بهمون خیلی خوش گذشت.به تو هم همینطور.برات یه باربی خریده بودن با کلی لباس و لوازم جانبی. من هم برات قایمش کردم تا بزرگتر شدی باهاش بازی کنی.

کلی با پوریا بازی کردین.اون هم تمام اسباب بازی هاش رو آورد تا تو باهاشون بازی کنی.

کلی هم دوست داره.یه عالمه بوست کرد.

اما تو پیشش ننشستی تا ازتون یه عکس درست و حسابی بندازم!! اما بابا سعید چند تا عکس با گوشیش ازتون انداخت.امیدوارم خوب شده باشه.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان فرشته
17 فروردین 90 15:20
سلام عزیز دلم خوبی ؟ بهتر شدی ؟ شلغم بخور مونا جون از هر دارویی بهتره گلم
رمزو برات خصوصی می زارم بوسس


ممنونم عزیزم
میبوسمت
بزرگ مرد کوچک
18 فروردین 90 4:34
سلام خاله ای مرسی که به وبلاگ من اومدید من با اجازتون شما رو لینک کردم
بزرگ مرد کوچک
18 فروردین 90 4:38
سلامممممممم خاله جون مرسی که به وبلاگ من اومدید خاله یی انشالله زود زود خوب بشید
من با اجازتون شما رو لینک کردم


خواهش میکنم گل پسر
کار خوبی کردی
بوسسسسسسسس
سارا
18 فروردین 90 14:51
سلام مونا جونم الان بهتری منم سرما خورده بودم با بچه ها خیلی سخته اصلا نمی شه استراحت کرد مواظب خودت باش بوسسسس


ممنونم عزیزم
بوسسسسسسس