ماجراهای چشم النا خانم
مامان قربونت بشه
همش دستت رو میکردی تو چشمت و چشمت همش اشک میومد!
یه بار خیلی اذیت شدی و با بابا سعید بردیمت دکتر.گفت اگه ادامه پیدا کنه باید میله بزنه
اما خدا رو شکر مامان به موقع برات قطره ریخت و خوب خوب شدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی