مسافرت خانوادگی قبل از تولد فرشته ی مامان
سلام عزیز مامان
میخوام کم کم از قبل از تولدت برات بنویسم
بعدش هم میخوام تا یادم نرفته درباره ی بدنیا اومدنت بنویسم چون خیلی جریانات داشت
من و تو و بابا سعید رفتیم مسافرت. تو تو دل مامان بودی
اولش رفتیم خونه ی خاله مهتاب .عمو کسری و آدرین آلمان.اولش رفتیم فراکفورت و بعدش رفتیم کلن. آدرین اون موقع ۱۱ ماهش بود و کلی شیطونی میکرد. اونجا که بودیم با هم رفتیم عروسی دوست عمو کسری. کلی با خاله مهتاب خندیدیم خیلی بهمون خوش گذشت.۲ روز اونجا بودیم و بعدش رفتیم فرانسه (پاریس).
پاریس خیلی زیبا بود.مخصوصا" شب هاش
رفتیم شانزلیزه کلی برات خرید کردیم رفتیم آدیداس برات گرمکن.کتونی.لباس.جوراب... خریدیم. بعدش رفتیم نمایندگی سواچ برات اون گردنبند خرگوشی.انگشتر و ساعت خریدیم
بعدش رفتیم دیزنی!!! وای النای ماماناگر خودت اونجا بودی من و بابا سعید بیچاره میشدیم
من و بابا سعید هم هول شده بودیم.خیلی چیزای قشنگی داشتبرات لباس عروسی و کفش خریدیم.کلی عروسک و بالش عروسکیظرف غذا و کلی چیزای دیگه...
بعدش رفتیم هلند (آمستردام) خیلی خیلی آروم و زیبا بود.ه هوایی داشت ایشالله بازم با هم میریم
از اونجا هم برات پوتین خریدم. کلا" همه چی واست خریدیم
البته همش روزی خودته عزیز دل مامان
از اونجا دوباره برگشتیم خونه ی خاله مهتاب.۱ روز دیگه هم اونجا بودیم و برگشتیم ایران.
حالا عکس ها رو برات میذارم که بعدا" خودت ببینی