النا النا ، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

النای خوشگل من و بابا سعید

بابا سعید رفته مسافرت

1390/3/27 21:41
نویسنده : مونا اسکویی
615 بازدید
اشتراک گذاری

مامان قربونت بشم که چند روزه از دست دندونات حسابی اذیت شدی!

هم پشتت سوخته هم خیلی بهونه میگیری! بابا سعید هم رفته چین و من و تو بازم تنها شدیم.مامانی افسانه ٢ روز پیشمون بود.دیروز من خونه ی خاله آزاده مهمونی دعوت داشتم.گذاشتمت خونه ی مانی نسرین و رفتم و زود هم برگشتم.تو خیلی مانی رو اذیت کرده بودی.دست خودت نبود مامان فدات بشه.همش تقصیر دندوناته!

شب خونه ی مانی اینا مهمون اومد.خاله طاهره . هلیا جون و عمو شهرام.

تو کلی با هلیا جون بازی کردی و خندیدی.اما بازم کلی اذیت شدی.بابایی و مانی هم ساعت ٢ نصفه شب رفتن برات قطره ی استامینوفن خریدن.تو هم خوردی و ساعت ٣ صبح بالاخره خوابیدی!

امروز یکم بهتر بودی خدا رو شکر.من هم از کلاس که برگشتم برات لگو خریدم و تو حسابی مشغولی.اینم عکست عزیز مامان.

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان ماهان
27 خرداد 90 22:12
النا جونم خوش به حالت چه لگوهای خوشگلی مامانی برات خریده دستش درد نکنه
راستی جای همسر خوبت خالی نباشه الهی همیشه گشت و گذار باشه
النا جونو ببوس


ممنونم دوست جونم.
بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
مامان ال آی
28 خرداد 90 8:42
سلام مونا. این النای ناز خاله رو بوسش کن .
کاش میتونستم از نزدیک این شیرین عسل رو گازش بگیرم.


ممنونم خاله جونم
ال آی جونم رو ببوس
زهرا
28 خرداد 90 9:26
سلام عزيرم
من تازه با وب شما آشنا شدم النا خيلي بازمزه ودوست داشتني خدا حفظش كنه از طرف من اونه ببوس مواظبش باش


ممنونم عزیزم
بوسسسسسسسسسسسسسسسسس
مامان آریان
31 خرداد 90 23:06
فدات بشم چرا پشتت سوخته؟؟/
مواظب خودت باش خوشکلم


ممنونم خاله جونم
مال دندونمه! دیگه خوب شدم.بوسسسسسسسسسسسسسس