دالی موشه دالی موشه دالی موشه
سلام عزیز دل مامان
چند روزه بابا سعید دوباره رفته اصفهان . من و تو بازم تنهاییم!
دیشب با هم کلی بازی کردیم.اما تو بخاطر دندونات که درد میکنه حوصله نداری! یکم بازی میکردیم یادت میرفت اما دوباره شروع میکردی!
کلی دالی موشه بازی کردیم.تو خیلی این بازی رو دوست داری و کلی ذوق میکنی عزیز دلم.
اینم عکسات
اینجا پشت مبل قایم شده بودی!
اینجا هم پشت استخرت قایم شده بودی و وقتی پیدات کردم کلی ذوق کردی!
دیروز مانی نسرین اومد پیشمون.برامون نون تازه خریده بود. برای تو هم یه کتاب خوشگل با لگوی خونه سازی خریده بود.
تا مانی پیشت بود من رفتم برای سوپت مواد تازه خریدم.خوشبختانه کدو حلوایی هم اومده.برات خریدم و توی سوپت ریختم.
بعدش که مانی رفت خونشون من و تو کلی با لگو هات بازی کردیم.
اینم عکست
عاشقتممممممممممم عسل مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی