امروز خیلی دختر بدی شدی النا خانم
ای النا خانم
چند روزه اصلا" خوب غذا نمیخوری و مامان رو کلی حرص میدی!!
مایعات هم که اصلا" نمیخوری!!
انقدر امروز اذیتم کردی که نگو!!
گفتم عصری ببرمت پارک بلکه حال و هوات عوض بشه!!
چون امروز هوا یکم باد و بارونی بود گرمکن آدیداس هات رو برای اولین بار تنت کردم.
دیدم بابا سعید کالسکه ات رو از تو ماشین گذاشته تو انباری و کلیدش رو با خودش برده.عمو رضا قفل رو برات برید و کالسکه ات رو آوردیم بیرون.اولش کلی گریه کردی و نشستی!!
اما بعدش عادت کردی و راحت نشستی.رفتیم پارک پرنیان.یه عالمه نی نی دیدیم و تو مثل همیشه کلی ذوق کردی!!
1 ساعت گشتیم و برگشتیم خونه.یه کوچولو رفتیم تو حیاط و ازت عکس انداختم.
کالسکه ات هم گذاشتم دم در بالا!
اینم عکسای پارک
اینم عکسی که تو حیاط ازت انداختم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی