یه شب خوب با مهمونای خوب
دیشب خاله مهدیه .ویانا . عمو مهران . خاله شقایق . سوژین . عمو ایمان اومدن خونمون
بار اول بود میومدن خونمون. ما خونشون زیاد رفته بودیم. جای همه ی دوستان خالی.
النا جونم با دوستاش هم بازی کردن هم جیغ زدن و خوشحالی کردن هم دعوا و گریه
اما خیلی بهشون خوش گذشت.
من هم براشون تو اتاق سفره پهن کردم و زودتر از ما شام خوردن
چند تا عکس از اشکها و لبخند ها انداختیم.
و اتاق بمب خورده!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی